خبرنامه طلیعه سپیده دمان

 

Sunday, May 21, 2006

 

بوي‌ خوش‌ نفت‌ بر سفره‌هاي‌ ونزوئلا

اعتماد ملی - مهران‌ قاسمي‌:مسيري‌ خاكي‌ كه‌ با بارش‌ باراني‌ و سفر ناچيز، گل‌آلوده‌ و غير قابل‌ عبور مي‌شود، تنها راه‌ ارتباطي‌ روستايي‌ فقير و عقب‌ مانده‌ است‌ كه‌ بر بالاي‌ تپه‌هاي‌ مشرف‌ بر كاراكاس‌ قرار گرفته‌ است‌. اين‌ روستا، يادآور شكاف‌ ميان‌ فقير و غني‌ در كشوري‌ مانند ونزوئلا است‌ كه‌ داراي‌ ثروت‌ نفتي‌ عظيمي‌ است‌.از مركز پايتخت‌ تا منطقه‌اي‌ كه‌ 500 خانواده‌ ساكن‌ آن‌ از زندگي‌ مدرن‌ جز آب‌ آشاميدني‌، برق‌ و در بهترين‌ شرايط‌ تلويزيون‌هايي‌ قديمي‌،بهره‌ چنداني‌ نبرده‌اند و در خانه‌هايي‌ ساخته‌ شده‌ از ضايعات‌ ساختماني‌ و ديوارها و سقف‌هايي‌ كه‌ حتي‌ توان‌ مقاومت‌ در برابر نسيم‌هاي‌ بهاري‌ را هم‌ ندارند زندگي‌ مي‌كنند، تنها بيست‌ دقيقه‌ فاصله‌ است‌. ساختمان‌ مدرسه‌ قديمي‌ فرو ريخته‌ و از مكاني‌ كه‌ تنها محل‌ آموزش‌ كودكان‌ محسوب‌ مي‌شد جز ويرانه‌،چيزي‌ بر جاي‌ نمانده‌ است‌. كودكان‌ اين‌ منطقه‌ در دو سال‌ گذشته‌ حتي‌ براي‌ لحظه‌اي‌ فرصت‌ آموزش‌ و درس‌ خواندن‌ نداشته‌اند. دو پزشك‌ كوبايي‌ در ساختماني‌ پيش‌ ساخته‌ اما نه‌ چندان‌ وسيع‌ و پيشرفته‌، در امتداد مسير منتهي‌ به‌ دهكده‌ مستقر شده‌اند. آنها مي‌گويند كه‌ پيشگيري‌ از بيماري‌ در منطقه‌اي‌ كه‌ لوله‌هاي‌ فاضلاب‌ سفالي‌ و قديمي‌ اغلب‌ شكسته‌ و فرو ريخته‌اند و فاضلاب‌ در سرتاسر منطقه‌ جاري‌ است‌،عملا امكانپذير نيست‌. ساكنين‌ قديمي‌ منطقه‌ هنوز روزهايي‌ را كه‌ در ابتداي‌ دهه‌ 60 در آنجا سكونت‌ يافتند به‌ خاطر مي‌آورند. بسياري‌ از آنها كه‌ روزگاري‌ اميد داشتند به‌ سرعت‌ از اين‌ مكان‌ به‌ محلي‌ مناسب‌ در پايتخت‌ نقل‌ مكان‌ كنند، اكنون‌ با نااميدي‌ به‌ انتظار روزهاي‌ آينده‌ نشسته‌اند، روزهايي‌ كه‌ ديگر اميد ندارند گذر آنها به‌ بهبود وضعيتشان‌ بينجامد. همچنان‌ اميدواردر اين‌ ميان‌ اين‌ جمع‌ اما گروهي‌ نيز وجود دارند كه‌ همچنان‌ اميدوار و با انگيزه‌ هستند و به‌ انقلاب‌ بوليواريايي‌ رئيس‌جمهوري‌ هوگو چاوز چشم‌ اميد دوخته‌اند. آنها چشم‌ انتظار عملكرد دولت‌ و تغييرات‌ جدي‌ در زندگي‌ خود هستند. اين‌ اميد و انتظار باعث‌ شده‌ است‌ تا آنها با تلاشي‌ خستگي‌ ناپذير خواهان‌ توجه‌ مسوؤولان‌ دولتي‌ به‌ روستاي‌ خود باشند. اگر درخواست‌ آنها از شهردار براي‌ تعمير مدرسه‌ و تعويض‌ لوله‌هاي‌ فاضلاب‌ به‌ نتيجه‌ نرسد آنها از دامنه‌ كوه‌ به‌ زير آمده‌ و راه‌ شوسه‌ را مسدود خواهند كرد،اقدامي‌ كه‌ پيشتر يك‌ بار ديگر در جريان‌ كودتاي‌ نافرجام‌ آوريل‌ 2002، آن‌ را تجربه‌ كرده‌اند. صدها روستا و شهر ديگر در حوزه‌ كاراكاس‌ وجود دارند كه‌ شرايط‌ مشابهي‌ را تجربه‌ كرده‌اند. آنها اما اكنون‌ به‌ تدريج‌ تغييراتي‌ جدي‌ را تجربه‌ مي‌كنند. در برخي‌ مناطق‌ دكترهايي‌ كه‌ از كوبا آورده‌ شده‌اند در منازل‌ جديد ساكن‌ شده‌ و خدمات‌ چشم‌ پزشكي‌ و دندانپزشكي‌ را به‌ همراه‌ ساير خدمات‌ درماني‌ به‌ شهروندان‌ فقير ونزوئلايي‌ها ارائه‌ مي‌دهند. اكنون‌ تقريبا 20 هزار دكتر در سرتاسر اين‌ كشور 25 ميليون‌ نفري‌ پراكنده‌ شده‌اند. سوپر ماركت‌هاي‌ جديد در نقاط‌ مختلف‌ ايجاد شده‌اند.اجناس‌ درون‌ سوپر ماركت‌ها عمدتا مواد غذايي‌ هستند كه‌ اكنون‌ در درون‌ مرزها توليد شده‌ و با قيمت‌هاي‌ يارانه‌اي‌ در اختيار مردم‌ قرار مي‌گيرند. انتقادهاي‌ پايان‌ ناپذيردر سال‌هاي‌ اخير در آمريكاي‌ لاتين‌ اتفاقات‌ قابل‌ توجهي‌ افتاده‌ است‌ كه‌ نيازمند توجه‌ بيشتر جهاني‌ به‌ اين‌ قاره‌ است‌. انقلاب‌ ونزوئلا به‌ رهبري‌ چاوز، هر چند با حملات‌ شديد مواجه‌ شده‌ و تلاش‌ شده‌ است‌ تا از وي‌ و سيستم‌ حكومتش‌ به‌ عنوان‌ يك‌ نمونه‌ اقتدار گرايي‌ ياد شود اما به‌ نظر مي‌رسد تاؤير و انعكاس‌ اين‌ انقلاب‌ و رهبري‌ آن‌ تا دهه‌ آينده‌ مردم‌ منطقه‌ را تحت‌ تاؤير قرار دهد. بخش‌ اعظم‌ اخبار منتشر شده‌ در مورد انقلاب‌ ونزوئلا ظرف‌ شش‌ سال‌ گذشته‌، عموما رويكردي‌ خصمانه‌ داشته‌ و به‌ شدت‌ تحت‌ تاؤير سياستمداران‌ و حتي‌ روزنامه‌نگاران‌ مرتبط‌ با اپوزيسيون‌ بوده‌ است‌. اين‌ خصومت‌ محدود به‌ مطالب‌ منتشر شده‌ در خارج‌ از مرزهاي‌ ونزوئلا نشده‌ بلكه‌ در مورد مطالب‌ نشريات‌ داخلي‌ نيز صدق‌ مي‌كند. اين‌ انتقادات‌ كه‌ گاه‌ بر اساس‌ نگاهي‌ غير واقعي‌ صورت‌ گرفته‌اند، به‌ سرعت‌ از سوي‌ چهره‌هاي‌ سياسي‌ ايالات‌ متحده‌، از رئيس‌جمهوري‌ گرفته‌ تا ديگران‌، تكرار مي‌شوند. بدين‌ ترتيب‌ چارچوبي‌ منفي‌ شكل‌ مي‌گيرد كه‌ از ميان‌ آن‌ به‌ انقلاب‌ ونزوئلا و تحولات‌ اين‌ كشور نگريسته‌ مي‌شود. در بهترين‌ شرايط‌، حاصل‌ شكل‌گيري‌ چنين‌ ديدگاهي‌، تلقي‌ يك‌ سياستمدار پوپوليست‌ و از مد افتاده‌، از چاوز است‌. نگاه‌ غالب‌، اما او را به‌ عنوان‌ ديكتاتوري‌ نظامي‌ تلقي‌ مي‌كند. گذر زمان‌، اما تحولات‌ بسياري‌ را در فضاي‌ عمومي‌ ونزوئلا به‌ وجود آورده‌ است‌. اين‌ تغييرات‌ از سال‌ گذشته‌، هنگامي‌ كه‌ چاوز پيروزي‌ چشمگير ديگري‌ در رفراندوم‌ از آن‌ خود كرد، تسريع‌ شده‌ است‌. اپوزيسيون‌ ونزوئلا هم‌ ترجيح‌ داده‌ است‌ پس‌ از شكست‌ خود در رفراندومي‌ كه‌ با تلاش‌ فراوان‌ خواهان‌ شكل‌ گيري‌ آن‌ بود، اكنون‌ از سياست‌ كناره‌گيري‌ كند. رسانه‌هاي‌ منتقد كه‌ گاه‌ رويكرد خصمانه‌ داشتند نيز اكنون‌ آرام‌ شده‌اند. در اين‌ ميان‌ مخالفان‌ چاوز هم‌ اميد خود را به‌ سرنگوني‌ سريع‌ وي‌ از دست‌ داده‌اند. هيچ‌ كس‌ ترديدي‌ ندارد كه‌ وي‌ شانس‌ نخست‌ و بلامنازع‌ پيروزي‌ در انتخابات‌ رياست‌ جمهوري‌ سال‌ آينده‌ است‌. دولت‌ چاوز، به‌ نوبه‌ خود، چندين‌ پروژه‌ اجتماعي‌ را راه‌اندازي‌ كرده‌ است‌. افزايش‌ شديد قيمت‌ نفت‌ در بازارهاي‌ جهاني‌، از 10 دلار به‌ 50 دلار ظرف‌ شش‌ سال‌ گذشته‌ باعث‌ تامين‌ منابع‌ مالي‌ لازم‌ براي‌ اين‌ برنامه‌ها شده‌ است‌. لوله‌هاي‌ نفتي‌ و درآمدهاي‌ حاصل‌ از آن‌، اين‌ بار به‌ جاي‌ آنكه‌ روانه‌ جيب‌ ؤروتمندان‌ شود به‌ سمت‌ و سوي‌ ساكنان‌ نيازمند شهرها و روستاهاي‌ دور افتاده‌ هدايت‌ مي‌شود و باعث‌ تسريع‌ در روند آموزش‌، بهداشت‌ و دسترسي‌ به‌ مواد غذايي‌ ارزان‌ مي‌شود. رهبران‌ خارجي‌ از كشورهاي‌ اسپانيا و برزيل‌، شيلي‌ و كوبا براي‌ برقراري‌ ارتباط‌ نزديك‌تر با مردي‌ كه‌ وي‌ را رهبر نيروهاي‌ درحال‌ ظهور در آمريكاي‌ لاتين‌ تلقي‌ مي‌كنند، به‌ كاراكاس‌ سفر كرده‌اند. اين‌ حمايت‌ وسيع‌ خارجي‌، نقشه‌ ايالات‌ متحده‌ براي‌ متحدسازي‌ كشورهاي‌ آمريكاي‌ لاتين‌ عليه‌ ونزوئلا را با شكست‌ روبرو كرده‌است‌. هيچ‌ كس‌ حاضر به‌ گوش‌ كردن‌ به‌ ادعاهاي‌ آمريكا نيست‌. واشنگتن‌ تنها و درمانده‌، بدون‌ سياستي‌ مشخا در منطقه‌ باقي‌ مانده‌ است‌. اصيل‌ترين‌ چهره‌ انقلابي‌چاوز، سرگرد 51 ساله‌ سابق‌ ارتش‌ ونزوئلا، اكنون‌ در سرتاسر آمريكاي‌ لاتين‌ به‌ عنوان‌ غير عادي‌ ترين‌ و در عين‌ حال‌ »اصيل‌ترين‌« چهره‌ سياسي‌ نيم‌ قرن‌ گذشته‌ اين‌ قاره‌- پس‌ از ظهور فيدل‌ كاسترو در 50 سال‌ پيش‌ - شناخته‌ مي‌شود. او با اتكا بر كاريزماي‌ بالاي‌ خود، از توانايي‌ نا محدودي‌ براي‌ برقراري‌ ارتباط‌ با فقرا و به‌ حاشيه‌ رانده‌ شدگان‌ اين‌ قاره‌ برخوردار است‌، چاوز كه‌ انديشمندي‌» خود پرورده‌« است‌. ايدئولوژي‌ انقلاب‌ بوليواريايي‌ خود را بر اساس‌ نوشته‌ها و رفتار مجموعه‌اي‌ از چهره‌هاي‌ قرن‌ نوزدهم‌ و به‌ طور خاص‌ سيمون‌ بوليوار، مردي‌ كه‌ بخش‌ اعظم‌ آمريكاي‌ جنوبي‌ را از استعمار اسپانيا رهايي‌ بخشيد، تثبيت‌ كرده‌ است‌. چاوز در قبال‌ سلطه‌ فرهنگي‌ و سياسي‌ ايالات‌ متحده‌ بر آمريكاي‌ لاتين‌، آلترناتيوي‌ اصيل‌ ارائه‌ داده‌ است‌. پايه‌ هاي‌ انقلاب‌ چاوزاما انقلاب‌ بوليواريايي‌ چاوز بر چه‌ مبنايي‌ شكل‌ مي‌گيرد* او از دوستان‌ و متحدان‌ نزديك‌ كاسترو است‌، هر چند او را نمي‌توان‌ در رده‌ رهبران‌ از مدافتاده‌ سوسياليست‌ قرار داد. به‌ نظر مي‌رسد كاپيتاليسم‌ در ونزوئلا در آرامش‌ و امنيت‌ به‌ حيات‌ خود ادامه‌ مي‌دهد. در اين‌ كشور هيچ‌ موردي‌ از مصادره‌ زمين‌ و يا ملي‌سازي‌ شركت‌هاي‌ خصوصي‌ به‌ چشم‌ نمي‌خورد. او مي‌خواهد دولت‌ نقش‌ مهم‌ و برجسته‌اي‌ در اقتصاد داشته‌ باشد اما همزمان‌ خواهان‌ نابودسازي‌ مشاغل‌ كوچك‌، امري‌ كه‌ در كوبا صورت‌ گرفته‌ نيز نمي‌باشد. شركت‌هاي‌ نفتي‌ بين‌المللي‌ اكنون‌ به‌ شدت‌ خواهان‌ تجديد سرمايه‌گذاري‌ در اين‌ كشور هستند. اين‌ اشتياق‌ حتي‌ پس‌ از افزايش‌ حق‌ مالكيت‌ دولت‌ باز هم‌ افزايش‌ يافته‌ است‌. ونزوئلا همچنان‌ سرزمين‌ روياهاست‌ و نمي‌توان‌ به‌ سادگي‌ از كنار آن‌ عبور كرد. موضوعي‌ كه‌ شايد باعث‌ شود بتوان‌ چاوز را در زمره‌ رهبران‌ قديمي‌ قرار داد، علاقه‌ و توانايي‌ او براي‌ سخن‌ گفتن‌ از نژاد، طبقات‌ اجتماعي‌ و مواردي‌ است‌ كه‌ در گذشته‌هاي‌ دور به‌ شدت‌ رايج‌ بود، اما اكنون‌ مدت‌هاست‌ كه‌ سخن‌ گفتن‌ از آنها تبديل‌ به‌ »تابو« شده‌ است‌. در بخش‌ اعظمي‌ از آمريكاي‌ لاتين‌، به‌ ويژه‌ در كشورهاي‌ »آند« مردماني‌ كه‌ همواره‌ مورد سركوب‌ قرار مي‌گرفتند، براي‌ نخستين‌ بار ظرف‌ 200 سال‌ گذشته‌ خود را سازماندهي‌ كرده‌ و خواسته‌هاي‌ سياسي‌ خود را مطرح‌ مي‌كنند. چاوز نخستين‌ رئيس‌جمهوري‌ در اين‌ قاره‌ است‌ كه‌ علم‌ حمايت‌ از آنها را به‌ دوش‌ گرفته‌ و اين‌ مردمان‌ را به‌ سمت‌ و سوي‌ خود جلب‌ كرده‌ است‌. در شش‌ سال‌ گذشته‌ دولت‌ در برداشتن‌ هرگامي‌ به‌ جلو با مخالفت‌هاي‌ داخلي‌ و خارجي‌ روبه‌رو بوده‌ است‌، اما اكنون‌ با سرعت‌ گرفتن‌ انقلاب‌، عمده‌ توجهات‌ به‌ سمت‌ و سوي‌ مباحث‌ درون‌ دولت‌ و در ميان‌ سياستمداران‌ تمركز شده‌ است‌. مساله‌ انتقال‌ قدرت‌ هم‌ مطابق‌ معمول‌ در مرحله‌ نخست‌ قرار دارد.تغييراتي‌ شايد راديكال‌ تردر غياب‌ نهادهاي‌ قدرتمند دولتي‌، سقوط‌ احزاب‌ سياسي‌ قديمي‌ و حضور بوروكراسي‌ ضعيف‌ »بي‌انگيزه‌« چاوز از ارتش‌ به‌ عنوان‌ ابزاري‌ براي‌ شكل‌دهي‌ به‌ ستون‌ فقر براي‌ »بازسازي‌ انقلابي‌ كشور« استفاده‌ مي‌كند. تداوم‌ موفقيت‌ چاوز در رساندن‌ و فراهم‌ آوردن‌ خدمات‌ لازم‌ براي‌ شهرها و روستاهاي‌ دور افتاده‌ كشور، بستگي‌ به‌ بقاي‌ دولت‌ دارد. اگر دولت‌ او در پاسخگويي‌ به‌ تقاضاهاي‌ مردم‌ شكست‌ بخورد، آنها بيرون‌ ريخته‌ و با بستن‌ راه‌هاي‌ شوسه‌ به‌ جست‌وجوي‌ تغييرات‌ ديگري‌ خواهند رفت‌أ تغييراتي‌ شايد راديكال‌ تر
!

نظرهای شما: Post a Comment

صفحه اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?